آموزش خانواده

ساخت وبلاگ

سخنان دکتر هلاکویی

من فکر می کنم آن چه موجب رنجش آدم ها از یکدیگر می شود، این است که:

 

غالبا ما آدم ها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویه ی دید ما نگاه کند!

در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسب تری خواهند داشت

 

 

270

 

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 325 تاريخ : پنجشنبه 31 تير 1395 ساعت: 14:18

 خدا به احوال دلت آگاهه
و بهتر از هرکسی میدونه
ته دلت چه خبره و مشکلت چیه
تنها و تنها خداست که میتونه به بهترین شکل و از بهترین راه مشکلت رو حل کنه:)
فقط امید داشته باش به لطفش
 و باور داشته باش باور داشته باش که
 خدا بنده ش رو رها نکرده
 خدا کنارته و تموم دعاهاتو میشنوه
فقط صبور باش و بسپار به خودش
به خدا اعتماد کن

 
274
آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 238 تاريخ : پنجشنبه 31 تير 1395 ساعت: 2:12

   محروم از لذت زندگی

   اگر استعداد ها همسان بود کار ها زمین می ماند.

 

خداوند با دادن استعداد متفاوت به افراد،کارها را تقسیم کرده است.

  به قول پروین اعتصامی:

   ✏️هرکسی را وظیفه وعملی است

 ✏️رشته ای پود و رشته ای تار است

 

اگر دیگران توانی دارند که شما ندارید،در مقابل شما هم توانی دارید که دیگران ندارند.

  اگر کسی این تقسیم بندی خدا را نپسندد دچار حسادت شده و از لذت زندگی محروم می شود.

 ✔️هر انسانی توانایی خاصی دارد به شرطی که آن را شکوفا کند.

 اگر فکر می کنی پیشرفت نکرده ای،به خاطر کوتاهی یا نشناختن استعداد است.

 ادیسون در علوم نظری به حدی ناتوان بود که او را از کلاس اخراج کردند.ولی در رشته فنی ومهارتی به حدی توان داشت که 2000اختراع به نامش ثبت شده است.

  به جای این که گرفتار حسادت شویم سعی کنیم استعدادمان را بشناسیم وبا تلاش آن را شکوفا کنیم!

   لذت زندگی ونشاط بندگی، ص251

  

 

 

سلام صبحتون بخیر و نیکی

 

با آرزوی شادی ونشاط شما

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 222 تاريخ : چهارشنبه 30 تير 1395 ساعت: 11:39

 

 

شکسپیر گفت

من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟

 

برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم

انتظارات همیشه صدمه زننده هستند

 

زندگی کوتاه است

پس به زندگی ات عشق بورز

خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و

 

قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن

 

قبل از اینکه بنویسی » فکر کن

 

قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش

 

قبل از اینکه دعا کنی » ببخش

 

قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن

 

قبل از تنفر » عشق بورز

 

 دعا میکنم

 برای دلهایمان

 برای چشمهایمان

☺️برای گریه و خنده هایمان

 مهربان خدای من

 میدانم که تا آسمان راهی نیست

 ولی تا آسمانی شدن راه بسیاراست

 ❤️خودت دست دلمان رابگیر

 

 

 

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 230 تاريخ : سه شنبه 29 تير 1395 ساعت: 22:13

 

 دهه آخر شعبان ، دهه تکریم و غباروبی مساجد

 

امام رضا علیه السّلام فرمود:

 

إنَّ الْجَنَّهَ وَ الْحُورَ لَتَشْتاقُ إلی مَنْ یَکْسَحُ الْمَسْجِدَ، اَوْ یَأخُذُ مِنْهُ الْقَذی؛

 

بهشت و حوریان بهشتی مشتاق کسی هستند که مسجد را تمیز نماید، و یا آلودگی های آن را بگیرد

 

[مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۳، ص: ۳۸۵]

 

داستانک:

 

در صدر اسلام، مسجد مدینه هرچند از امکانات و پیرایه ها تهی بوده و به طور کاملا ساده بنا گردیده بود، اما با این همه تاریخ از وجود زن مسلمان سیاهپوستی بنام «محجنه»(ام محجن) خبر می دهد، که مسئولیت نظافت مسجد پیامبر را عهده دار بوده است.

 

زمانی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله می بیند از محجنه خبری نیست از حال او جویا می شود، اصحاب خبر مرگ او را می دهند. حضرت با لحن اعتراض آمیزی می فرمایند: چرا به من اطلاع نداده اید؟

 

بلافاصله در سر مزار وی حضور یافته و برایش نماز می خوانند و می فرمایند که اینک او را در بهشت می بینم   

 

[ابن أثیر، ج۶، ص ٢۶٣ و إبن حجر عسقلانی، ج ٨، ص ٣١۴]

 

 

 

 

آلبوم بهار

 

 احوال خوب نعمت است

واحوال بد تلنگر

کاش یادمان بماند

هردو مهمانند وگذرا

امروز را به مهر خدا  نفس بکش

وراضی باش به رضای حق

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 186 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 16:56

رابطه پسر۱۶ساله نصاب ماهواره با زن مطلقه،زندگی اش را به فساد و اعتیاد کشاند

 
میزان از قول پسر ۱۶ساله ای که از۴سال پیش در کار نصب ماهواره است نوشت:از ده دوازده سالگی با نصب و تنظیم ماهواره برای همسایه ها زندگی می گذراندیم، پولی نبود؛ یعنی فقط از امروز تا فردا.
 
 
یه گونی پر از عشق و شادی و لبخند براتون آرزومندم ..... مسخره نکنید:) این گونی رو یکی دوساله دارم هیچ استفاده ای ازش نمیکردم گفتم پرش کنم بیارم براتون ...والا ^_^
یکی از همسایه ها مدتی بود از شوهرش جدا شده بود.حدود ۲۵ سالی داشت، یک روز خواست ماهواره برایش نصب کنم وقتی پایین آمدم سحر پای برنامه مستهجن نشسته بود، پیشنهاد رابطه داد؛ من هم که همیشه این صحنه ها و دیدن زنان نیمه عریان را در ذهنم تصویر می کردم پیشنهاد شیطانی اش را پذیرفتم. او شیشه هم مصرف می کرد، تعارف کرد اما من از اسمش هم وحشت داشتم، فردای آنروز سحر تنظیم شبکه ها را بهانه کرد من هم که هنوز در هوای لذت رابطه دیروز بودم به سرعت خودم را رساندم؛ یک لحظه به آینده نگاه کردم، همه چیز مبهم و تاریک به نظرم آمد سحر متوجه شد همه حواسم پیش او نیست، پایپ دستم داد گفت:مشکلات را باید سوزاند و دود کرد.

بعد از آنروز، هروئین را هم، او با من آشنا کرد... حدود شش ماهی گذشت از محله ما رفتند، هیچوقت فکر نمی کردم قول و قرارهایش هم مثل نشئگی دود، لحظه ای باشد، حتی خداحافظی هم نکرد...

موادم را سحر جور می کرد، او که تنهایم گذاشت خماری به سراغم آمد، پرخاشگر و عصبی و دیوانه شده بودم، برای پول مواد، خودم را به در و دیوار می زدم، اثاثیه خانه را می شکستم تا مادر فلک زده ام از در و همسایه پولی جور می کرد.

چند ساعتی خوب بودم اما توی آن حال و روز نگاه و اشک ها و صورت رنجور مادرم عذابم می داد، پنج بار ترک کردم؛ اما وقتی می دیدم بعد از ترک هم، همه جا تاریک و ظلمات است دوباره شروع می کردم، انگاری یکی می گفت: آنقدر بکش تا بمیری...

چهار سال از اولین تجربه مصرف موادم می گذرد...

حالا یاسر ۱۶ ساله و معتاد به انواع مواد مخدر می خواهد به خاطر قولی که دختر عمه اش برای ازدواج به او داده، سلامتی اش را بدست آورد.
منبع:http://tnews.ir
آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 217 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 16:56

ماجرای پسر همسایه ای که دختر هرزه را باردار کرد

نای صحبت ندارم وخسته و کلافه ام. فقط می توانم بگویم خودم کردم که لعنت بر خودم باد. کلثوم دختر جوانی است که درروستای سر سبز و آباد یکی از شهرهای شمال با پدر و مادرش زندگی می کند.

 به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، تا کلاس پنجم درس خواندم  و چون آن موقع برای ادامه تحصیل باید به شهر می رفتم خانواده ام رضایت ندادند.

پدرم از نظر موقعیت اقتصادی در شرایطی نبود که مرا به شهر بفرستد و از طرفی می گفت به چه کسی اطمینان کنم و پاره تنم را خانه اش بفرستم.

بعد از ترک تحصیل در کارهای کشاورزی به پدر و مادرم کمک می کردم و البته مسوولیت اصلی کارهای خانه با من بود. تنها دوست و همنشینم نیز دختر عمویم بود. با این که حدود ۱۵ سال تفاوت سنی داشتیم اما با هم خیلی زود اخت شدیم و تنهایی های همدیگر را پر می کردیم.

دختر عمویم می گفت هر چه می کشد از دست سادگی هایش است. او دل پری از پسر دایی اش داشت و می گفت: اگر زرنگ بودم قبل از آن که به شهر برود و با دختر دیگری ازدواج کند او را وابسته خودم می کردم.

کلثوم نفس عمیقی کشید و افزود: دختر عمویم از کودکی به نام پسر دایی اش بود و این رسم قدیمی در منطقه وجود داشت که بزرگ های فامیل دختر ها و پسرهای تازه متولد شده را به نام هم صدا می زدند تا در آینده این بچه ها وقتی بزرگ شدند با هم ازدواج کنند و پیوندهای فامیلی بر قرار بماند.

دختر جوان افزود: دلتنگی ها و عقده های دختر عمو تاثیر بسیار بدی روی من گذاشت. نگران آینده ام بودم و با خودم می گفتم مبادا در خانه بمانم و نتوانم ازدواج موفقی داشته باشم.

در این شرایط سعی می کردم خودم را در دل پسر همسایه جا بدهم. از طرفی دختر عمویم تشویقم می کرد چه طوری پیش بروم تا داوود را بیشتر از بیش وابسته خودم کنم.

متاسفانه با این تصورات اشتباه فریب چرب زبانی های پسر همسایه را خوردم ومدتی با هم در ارتباط بودیم.  حدود چهار ماه قبل، پسر همسایه پا روی احساساتم گذاشت و خودش را کنار کشید.

داودمی گفت که قرار است برای کار در یک هتل بزرگ به مشهد برود و اصلا فکر ازدواج با او را از سرم در بیاورم.

او وعده ها و قول و قرارهایی که با هم گذاشته بودیم را زیر پا گذاشت و تنهایم گذاشت. وضعیت روحی بسیار بدی داشتم  و روز به روز از نظر جسمی نیز حالم بدتر می شد.

شک کرده بودم و موضوع را به دختر عمویم اطلاع دادم. به بهانه آب راهی شهر شدیم و با انجام آزمایش فهمیدم باردار هستم. با روشن شدن این واقعیت تلخ دنیا روی سرم خراب شد.

هر چه به داود زنگ می زدم جواب نمی داد. از طرفی می ترسیدم خانواده ام بفهمند چه غلطی کرده ام.

آدرس محل کارش را پیدا کردم و مثل دیوانه ها از خانه فرار کردم. به مشهد آمدم و بالاخره با هر بدبختی بود داوود را پیدا کردم.

با شنیدن خبری که برایش آورده بودم عصبی شد و سیلی محکمی به صورتم زد.

می گفت تو دختر هرزه ای هستی و از کجا معلوم ... ؟

با هم درگیرشده بودیم که صاحب کار داوود با پلیس ۱۱۰زنگ زد و ماموران آمدند.

نگران آینده هستم. به مادرم زنگ زدیم. گریه می کرد و می گفت چند روز قبل مادر داوود او را دیده و گفته چون دختر سنگین و با وقاری دارید می خواهیم به خواستگاری اش بیاییم.

خانواده ام چند روزی فرصت خواسته بودند تا عید فطر جلسه خواستگاری برگزار شود.

من خیلی اشتباه کردم و حیثیت خودم را به لجن کشیدم.

این بدبختی ها تقصیر حرف های احمقانه دختر عمویم و حماقت خودم است.

شاید این ازدواج سر بگیرد، اما یک عمر سرافکنده و شرمسار شدم، ضمن آن که داوود می گوید تو دختر هرزه ای هستی و ... .

 

 

 

صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است،
و صبوری در راه خدا، ایمان است.

 

 

گفتگو با کارشناس:

غلامرضا اطمینان، دکترای جامعه شناسی در این باره به رکنا گفت: مسایل و مشکلات اجتماعی در هر جامعه ای معمولا به صورت چند علتی بروز می کند و در فرایند زمانی نسبتا مستمری به وجود می آید. اظهارات و گفته های کلثوم بیانگر ضعف و نبود الگوی مناسب، درست و قوی رفتاری است و او متاسفانه در جستجوی پاسخ گویی به نیازهای طبیعی و اجتماعی خود سراغ دختری رفته که دارای مسایل و مشکلات عاطفی و رفتاری بوده است.

این مدرس مهارت های زندگی افزود: این الگو بر اثر تکرار روابط و ایجاد علاقه عاطفی، زمینه رابطه ای نامشروع برای کلثوم فراهم کرده است.

دکتر اطمینان معتقد است: به طور طبیعی، جامعه و فضای اجتماعی باید به نیازهای اساسی اعضای خود پاسخ گو باشد و راه های رسیدن به این نیازها را فراهم کند.

در این راستا می توان به عامل ضعف و نبود جایگزینی مناسب و سازنده آموزشی و مهارتی در محیط، به خصوص در روستاها و شهرهای کوچک که افراد برنامه مطلوب و متنوعی برای پر کردن اوقات فراغت خود ندارند، اشاره کرد.

همان طور که می دانیم در مناطق کوچک و به ویژه در مناطق روستایی ارتباط دوستان و هم سالان بعد عاطفی عمیق و تاثیرگذاری زیادی به همراه دارد، اگر این ارتباط همراه با کنترل و دانایی نباشد زمینه لغزش و خطارا فراهم می سازد.

این دکتر جامعه شناسی می افزاید: یکی از ویژگی های دوره نوجوانی و جوانی استفاده از مکانیزم روانی تخیل به صورت افراطی و شدید است و گاهی از مرز تخیل خارج می شود و به توهم می انجامد.

کلثوم بر اساس این قاعده  خود را در سرزمین رویاهای غیر واقعی، خوشبخت و موفق  و داوود را خواستگاری صادق، قابل اعتماد و پای بند فرض کرده است.

او بدون توجه به عواقب خطرناک اعمال و رفتار خود، تحت تاثیر همین رویکرد تن به رابطه ای نادرست می دهد و قربانی ضعف مهارت، نبود نظارت و نااگاهی لازم (اجتماعی و دینی) خود و دیگران می شود.

او واقعا قربانی است و چنانچه با داوود ازدواج کند نیز با برچسب هایی باید زندگی کند که سال های سال در صورت نا آگاهی خانواده او و شوهرش از مهارت های اساسی زندگی برایش عذاب آور خواهند بود.

از این رو ضرورت ارایه خدمات مشاوره ای، روان شناسی و مددکاری  مستمر برای او لازم به نظر می رسد.

دکتر غلامرضا اطمینان تاکید کرد: عوارض مسایل و مشکلاتی که برای کلثوم به بار آمده عمیق، گسترده و پایدار است. اگر او توسط اطرافیان تحقیر شود ممکن است دچار انحراف و کج روی خطرناکی شود.

در چنین حالتی، روابط  و پیوندهای اجتماعی و خانوادگی گذشته اش متزلزل و دچار نقصان می شود و دیگران با او مراوده نخواهند داشت.

وی گفت: سلامت روحی و روانی و حتی جسمانی کلثوم که می توانست فردی دارای روحیه مثبت و رو به پیشرفت باشد به شدت تحت تاثیراین اتفاق ها قرار گرفته و از او یک قربانی ساخته است، قربانی که در حال حاضر نیازمند حمایت است.

منبع: رکنا

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 240 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 16:56

اندر فضـائل صلـوات..

 

فضیلت صلوات

 

محاسبه ثواب صلوات

رسول خدا فرمود ؛ در معراج ملکی را دیدم که هزار هزار دست دارد و هر دستی هزاز هزار انگشت و هر انگشتی هزار هزار بند ، آن ملک گفت : من حساب دانه های قطرات باران را می دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دریا می بارد ، ولی حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم . رسول خدا فرمود آن چیست ؟ عرض کرد هنگامیکه جماعتی از امت تو با هم باشند و باهم برتو صلوات بفرستند ، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم

اصول کافی / کلید حل مشکلات ص 24

 
آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 214 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 0:34

 

 پرسش

 

یه سری از کسایی که روزه نمیگیرن دلیلشون اینه که اگه روزه داری واسه درک شرایط فقراس پس چرا فقرا هم باید روزه بگیرن و اینکه چرا نباید آب خورد.فقرا آب که میتونن بخورن

 

پاسخ

 

روزه دارای فلسفه ها ی متعددی می باشد که یک جنبه آن ناظر به سخن شما است

 

از فواید مهم روزه این است که روح را تلطیف کرده و اراده انسان را قوی و غرایز او را تعدیل می کند روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و اب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد و عملا ثابت کند که او همانند حیوان در بند اصطبل و علف نیست او می تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد

 

ایت الله مکارم چنین می اورد:

 

« در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است .روزه نیز به روح و جان انسان مقاومت داده و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت میبخشد و چون غرایز سرکش را کنترل می کند بر قلب انسان نور وصفا می بخشد خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانات ترقی داده وبه جهان فرشتگان صعود می دهد»

 

تفسیر نمونه،ج 1 ص630

 

امام رضا فرمود:

 

« اگر گفته شود چرا خلائق امر شده اند به روزه گرفتن در جواب گفته می شود بخاطر پنج جهت

 

1-آن که درد گرسنگی و تشنگی را بیابند و درک نمایند

 

2-آن که با درک درد مزبور استدلال کنند بر فقر و نیاز یعنی آن را دلیل قرار دهند بر احتیاجشان دراخرت

 

3-آن که بدین وسیله روزه دار خاشع و ذلیل و خاکسار و در ضمن صاحب اجر و عارف و صابر گرددبر انچه از ناحیه گرسنگی و تشنگی به وی متوجه می گردد در نتیجه مستحق ثواب می شود مضافا به اینکه روزه شخص را از شهوات و میل های نفسانی حفظ و نگه داری می کند

 

4-روزه در دنیا برای روزه داران واعظی بوده وراضی کننده ایشان است بر ادای تکالیف ودر اخرت دلیل و راهنما می باشد

 

5-ان که بدین وسیله روزه دار سختی گرسنگی و تشنگی بر اهل فقر و مسکنت را در دنیا لمس می کند که انچه حقوق مالی است و طلب فقرا از او است را بپردازد

 

علل الشرایع،صدوق،ج1 ص270

 

با توجه به انچه امد می بینید بیشتر جنبه ها و مصلحت هایی که از برای گرفتن روزه ذکر شده مشترک بین همگان از انسان ها اعم از فقیر و غنی است لذا نمی توان گفت چون روزه جهت درک فقر و گرسنگی فقیران است پس چرا خود فقیران روزه می گیرند چرا که تنها فلسفه و مصلحت روزه این یک چیز نیست تا فقرا از گرفتن روزه معاف شوند

 

بسیاری از فقرا حتی از جهت تامین اب اشامیدنی نیز با مشکل مواجه هستند کافی است شما سری به مناطقی جنوبی کشور یا سایر نقاط گرم و خشک در جهان بزنید تا این مساله را بهتر درک کنید

 

همچنین اثار بهداشتی و درمانی که از برای گرفتن روزه ذکر شده است نیز مشترک بین تمام انسان ها می باشد

 

 

 

 

 الکسی سوفورین دانشمند روسی در کتاب خود می نویسد:

 

« درمان از طریق روزه فائده ویژه ای برای درمان کم خونی،ضعف روده ها التهاب بسیط و مزمن،دمل های خارجی و داخلی،سل،اسکلیروز،روماتیسم،نقرس،استسقائ،

نوراستنی،عرق النسائ،خراز( ریختگی پوست)، بیماری های چشم،مرض قند،بیماری های جلدی،بیماری های کلیه،کبد،و بیماری های دیگر دارد معالجه از طریق امساک اختصاص به بیماری های فوق ندارد بلکه بیماری هایی که مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول های جسم امیخته شده همانند سرطان سفلیس،سل و طاعون را نیز شفا می بخشد»

 

روزه روش نوین برای درمان بیماری ها ص 65

منبع پرسمان اعتقادی

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 223 تاريخ : يکشنبه 27 تير 1395 ساعت: 11:52

 

اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود

فهمیدم با بقیه فرق میکنه

 

گفت: حاج آقا یک سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه

 

گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم

 

گفت: من رفتنی ام

 

گفتم: یعنی چی؟

 

گفت: دارم میمیرم

 

گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟

 

گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.

 

گفتم: خدا کریمه، ان شاء الله که بهت سلامتی میده

 

با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟

 

فهمیدم آدم فهمیده ای ست

گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟

 

گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم

کارم شده بود در اتاق موندن و غصه خوردن.

 

تا اینکه یک روز به خودم گفتم تا کی منتظر_مرگ باشم؟

 

خلاصه یک روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم.

 

اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت.

 

خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد.

 

با خودم میگفتم بگذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن.

آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه.

 

سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم.

 

بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم.

 

ماشین عروس که می دیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم.

 

گدا که می دیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم.

 

مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم.

 

الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم.

 

حالا سؤالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم

و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟

 

گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه

آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه.

 

آرام آرام آرام خداحافظی کرد و تشکر، داشت میرفت

 

گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟

 

گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!

 

یک چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم.

 

با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟

 

گفت: بیمار نیستم!!

 

گفتم: پس چی؟

 

گفت: فهمیدم مردنیم،

 

رفتم دکتر گفتم: می تونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه!

گفتم: خارج چی؟و باز گفتند : نه!

 

خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟

 

باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد...!

 

  ✳️ خاطره منسوب به استاد پناهیان

  

  ❤️تکیه کلامش بود

فرقی نمی‌کرد، موقع سلام یا وقت خداحافظی

 

میگفت "تنور دلت گرم"

 

معنی این جمله را بعدها فهمیدم

 

هر جا که از دلم مایه گذاشتم و اتفاق خوبی افتاد، یاد حرفش افتادم.

 

انگار تنور دلت که گرم باشد، نان مهربانی‌اش را می‌خوری.

 

هر چه دلت گرم‌تر، مهربانی‌ات بيشتر و روزگارت آبادتر است...

 

تنور دلتون گرم گرم

 

 

 

 

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 179 تاريخ : شنبه 26 تير 1395 ساعت: 19:26

  هرگز به کسی حسادت نکن بخاطر نعمتی که خدا به او داده ...

  زیرا تو نمیدانی خداوند چه چیزی را از او گرفته است ...

 و غمگین مباش وقتی خداوند چیزی را از تو گرفت ...

  زیرا تو نمی دانی خداوند چه چیزی را عوض آن به تو خواهد داد.

  حديث

 ☀️امام رضا علیه السلام☀️

 

 از حرص و حسادت بپرهیزید که این دو امت های گذشته را نابود کرد

 

 و بخیل نباش که هیچ مومن و آزاده ای به آفت بخل مبتلا نمی شود، بخل مغایر با ایمان است.

 

 بحارانوار،ج۷۸،ص۳۴۶

     خـــدایـــا..

نعمت "سلامتى" مبداء

همه نیازهاست

و "عاقبت بخیرى" مقصد

همه نیازها

تو را به "مهربانیت"

این دو را به همه دوستانم

        عطافرما

 

 

 

 

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 206 تاريخ : پنجشنبه 24 تير 1395 ساعت: 3:13

 آتش نقد

   انسان بد اخلاق همین الان هم در آتش است.

  

حاج آقا دولابی می فرمود:

  ☀️آیات و روایات را نقد معنا کنید. آدم بد اخلاق همین الان یک گلوله آتش است.

   هم خودش وهم دیگران را در این آتش می سوزاند.آدم بد اخلاق همین الان در فشار قبر است.

 

إنَّ الأبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ  وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ  انفطار13-14

  « به يقين نيكان در نعمتى فراوانند و بدكاران در دوزخند.»

 ✏️یعنی ابرار همین الان در بهشت اند وبد کاران همین الان در جهنم اند.

 ☀️وگرنه می گفت : بعداً در بهشت اند،یا در جهنم اند.

 

  ✔️آدم بد اخلاق با همه قهر است. روح او در فشار است ودیگران را هم در فشار و زحمت قرار می دهد.

 

  یعنی بهانه گیر وتنگ نظر است.معاشرت با او آدم را اذیت می کند.

 

سیره پیامبر3،زیبایی اخلاق،ص52

 

 ✏️من که امروزم بهشت نقد حاصل می شود

  ✏️وعده ی فردای زاهد را چراباور کنم

  ☀️شب وروزتان خوش باد

 

 

 

 

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 213 تاريخ : دوشنبه 21 تير 1395 ساعت: 19:29

 

نمازی بسیار با فضیلت و آسان در ماه رمضان

 

 

مستحب است در هر شب

 ماه رمضان دورکعت نماز در

 

هر رکعت حمد و توحید  سه

 

 مرتبه و چون سلام داد بگوید:

 

 

سبْحَانَ مَنْ هُوَ حَفِیظٌ لا یَغْفُلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ رَحِیمٌ لا یَعْجَلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لا یَسْهُو سُبْحَانَ مَنْ هُوَ دَائِمٌ لا یَلْهُو

 

پس بگوید تسبیحات اربعه را هفت مرتبه  و بعد از آن یک مرتبه بگوید سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ یَا عَظِیمُ اغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظِیم

 

پس ده مرتبه صلوات

بفرستد بر پیغمبر وآل او علیهم السلام

 

آنگاه پیامبر فرمودند:

 

☀️ سوگند به آن که مرا به حق به پیامبری برانگیخت، خداوند برای هر رکعت، صد هزار فرشته می‌آفریند که برای او حسنات می‌‌نویسند و گناهان را از او محو می‌کنند و درجات او را بالا می‌برند و خداوند، پاداش کسی را به او می‌دهد که هفتاد برده آزاد کرده باشد.

 

مفاتیح الجنان اعمال ماه رمضان و بحار الانوار جلد ۹۳ صفحه ۳۴۶

 

 

 
در ژاپن مردمیلیونری برای درد چشمش درمانی پیدا نمیکرد بعداز ناامید شدن ازاطباء پیش راهبی رفت
راهب به او پیشنهاد کرد به غیر از رنگ سبز به رنگ دیگری نگاه نکند
وی پس ازبازگشت دستور خرید چندین بشکه رنگ سبز را داد و همه خانه را رنگ سبز زدند همه لباسهایشان را و وسایل خانه و حتی ماشینشان رابه رنگ سبز تغییر دادند و چشمان او خوب شد
تا اینکه روزی مرد میلیونر راهب را برای تشکر به منزلش دعوت کرد
آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 203 تاريخ : دوشنبه 21 تير 1395 ساعت: 5:27

 

☀️روزه و گرما !!! وای!!!

 

اگر انسان با دید بصیرت بنگرد ، می بیند که این سختی ها بجز خیر برای انسان چیزی ندارد.نمونه اش همین روزه ، آنهم در این هوای گرم؛ درست است که سختی دارد اما: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا

 

یونس بن ظبیان از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است:

 

مَنْ صَامَ یَوْماً فِی الْحَرِّ فَأَصَابَهُ ظَمَأٌ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَلْفَ مَلَکٍ یَمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ یُبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ وَ رَوْحَکَ مَلَائِکَتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه‏

 

 کسى که در گرما یک روز را روزه بدارد و تشنگى را تحمل کند، خداوند هزار فرشته را بر او میگمارد تا دستهاى خود را بر روى او کشیده و او را بشارت دهند، و پس از آنکه افطار کرد خداوند میفرماید:

 

 چقدر خوش بویى! اى فرشتگان من گواه باشید که من او را آمرزیدم.

 

[ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ۱۴۸]

 

داستانک:

 

پس از آنکه حضرت مریم علیها السّلام از دنیا رفت، حضرت عیسی علیه السّلام جنازه ی او را پس از تجهیز به خاک سپرد، سپس روح مادرش را دید و گفت: «مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟»

مریم علیها السّلام پاسخ داد: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب های سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم و روزهای گرم تابستان را روزه می گرفتم»

 

 

[داستان هایی از یاد خدا، صفحه ۲۸]

  شما خوبان خدا

   ما را از دعای خیرتون

        بی نصیب نکنید

       تنتون سلامت

طاعات وعباداتتون

     قبول درگاه احديت

 

 

 

 

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 221 تاريخ : يکشنبه 20 تير 1395 ساعت: 12:31

بسْمِ اللّٰـہِ الْرَّحْمٰنِ الْرَّحیٖمِ

 

غیبت

 

 اولین گروهی که وارد جهنم می شوند!

 

وَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى علیه السلام :

مَنْ مَاتَ تَائِباً عَنِ الْغِیبَهِ فَهُوَ آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ إِلَى الْجَنَّهِ وَ مَنْ مَاتَ مُصِرّاً عَلَیْهَا فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النَّار

 

  از سوى خدا به موسى وحى شد:

هر غیبت کننده‏ اى که با توبه از دنیا برود، آخرین کسى است که به بهشت وارد مى‏شود و هر غیبت‏ کننده‏ اى که بر آن اصرار داشته باشد، و با این حال از دنیا برود و توبه نکند، اوّلین کسى است که داخل دوزخ مى‏گردد

 

 [إرشاد القلوب إلى الصواب  ، جلد‏۱  ؛صفحه ۱۱۶]

  

 

 

 

روزتون پر از عطر خدا

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 184 تاريخ : شنبه 19 تير 1395 ساعت: 11:22

 دقت کردید

 انسانهای صادق به صداقت حرف هیچ کس شک نمی کنند و حرف همه را باور دارند.

 انسانهای دروغ گو تقریبا حرف هیچ کس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ می گویند.

 انسانهای امید وار هموراه در حال امیدوار کردن دیگرانند.

 انسانهای ناامید همیشه آیه یاس می خوانند.

 انسانهای حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند.

  انسانهای شریف همه را شرافتمند می دانند.

انسانهای بزرگوار بیشتر کلامشان، تشکر از دیگران است.

 انسانهای بلند نظر هر کاری برای هر کسی می کنند باز هم با شرمندگی می گویند: ببخشید که بیشتر از این از دستم بر نیامد.

 انسانهای تنگ نظر هر کاری برای هر کس انجام دهند، چندین برابر می ببینندش.

 انسانهای با محبت در نهایت مهربانی همه را با جانم، عمرم, عزیزم خطاب می کنند.

 انسانهای متواضع تقریبا در مقابل خواسته همه دوستان می گویند: چشم سعی می کنم.

 اما انسانهای پر توقع انتظار دارند همه در مقابل حرف هایشان بگویند چشم.

 انسانهای حسود همیشه فکر می کنند که همه به آنها حسادت می کنند.

 انسانهای دانا در جواب بیشتر سوالات می گویند: نمی دانم

 انسانهای نادان تقریبا در مورد هر چیزی می گویند: من می دانم!!!

 با دانستن خصلت هایمان آنها را از خود دور کنیم تا سلامت و زیبایی مان درونی باشد.

 

 

شب وروزتان خوش باد

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 178 تاريخ : چهارشنبه 16 تير 1395 ساعت: 2:38

 

بوی خوش دهان روزه دار

 

امام حسن عسکرى (علیه السلام) در تفسیر منسوب به ایشان در خصوص آیه ۵۱سوره بقره،

 

 و إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً، ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

 

می فرماید:

 

خداوند عزّ و جلّ به موسى فرمان داد که در میعاد برای گرفتن تورات حاضر شود و سى روز روزه بگیرد و در کوه به مناجات بپردازد و موسى گمان کرد بعد از سى روز کتاب الهى نازل مى‏شود، لذا سى روز روزه گرفت و در شب آخر قبل از افطار مشغول مسواک زدن دندان خود شد،

 

☀️خداوند به او وحى کرد، اى موسى تو مى‏دانى که بوى دهان روزه‏ دار نزد من از هر عطرى خوشبوتر است، پس ده روز دیگر نیز روزه بگیر و هنگام افطار مسواک مزن،

 

 موسى نیز چنین کرد، خداوند هم به او وعده داد که کتاب تورات را بعد از چهل شب بر او نازل کند و چنین نیز شد.

 

[التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، صفحه ۲۵۰]

 

 

 

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 16 تير 1395 ساعت: 2:38

زن جوان:شوهرم در اعتراض به رابطه اش با زنان دیگر میگوید چرا خودت قبل از ازدواج با من رابطه داشتی

 
روزنامه خراسان،زندگی زنی را که با داشتن 2فرزند درخواست طلاق از شوهرش را دارد،روایت کرده است.
 

این روزنامه نوشته است:
زن 21 ساله که دست کودک خردسالی را می فشرد و در انتظار تولد دومین فرزندش روزشماری می کرد، دادخواست طلاق را روی میز مشاور کلانتری گذاشت و در حالی که عنوان می کرد می خواهم از همسرم طلاق بگیرم و زندگی خوبی را برای فرزندانم مهیا کنم به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: 2 ساله بودم که مادرم پس از تحمل یک بیماری سخت از دنیا رفت ومدتی بعد پدرم با زن دیگری ازدواج کرد. هنوز مدت کوتاهی از ازدواج آن ها نگذشته بود که احساس می کردم نامادری ام مرا دوست ندارد.

کمی که بزرگ تر شدم کمبود محبت را با گوشت و پوستم لمس می کردم. مشکلات و درگیری های پدرم و همسرش به جایی رسید که مرا برای نگهداری به بستگانم سپردند و من در منازل عمه، عمو و خاله سرگردان شده بودم تا این که در 14 سالگی با پسر عمه ام رابطه پنهانی برقرار کردم. حدود 2 سال بعد وقتی عمه ام در جریان روابط ما قرار گرفت برای حفظ آبروی خانوادگی، ما را به عقد یکدیگر درآوردند. این در حالی بود که پدرم با گرفتن ارثیه اش خانه ای برای من تهیه کرد و من هم با کار در بیرون از منزل امور زندگی را می گذراندم. اوایل زندگی احساس خوشبختی می کردم و از نظر مالی نیز مشکلی نداشتیم  چرا که یک طبقه از منزل مسکونی مان را هم به اجاره داده بودیم این در حالی بود که «نصرت» به بیکاری و تنبلی عادت کرده بود و من مجبور بودم مخارج زندگی را تامین کنم.

فرزند اولم به دنیا آمده بود که فهمیدم «نصرت» با زنان دیگری روابط پنهانی دارد و همه اوقاتش را به تفریح با دوستانش می گذراند. وقتی در این رابطه به او اعتراض کردم گفت: اگر از روابط پنهانی متنفر هستی چرا خودت قبل از ازدواج با من رابطه داشتی؟ خواستم این رابطه را توجیه کنم، اما می دانستم که اشتباه بزرگی مرتکب شده ام. درگیری های ما تا مرز طلاق پیش رفت، ولی وقتی فهمیدم فرزند دومم را باردار هستم سکوت کردم. این گونه بود که نصرت زن 38 ساله ای را به عقد موقت خودش درآورد. آن زن همه مخارج نصرت را تامین می کرد و او دیگر من و فرزندانش را فراموش کرده بود. در این شرایط پدرم نیز از غصه من فوت کرد و بعد از آن نصرت همه روابط پنهانی خود را آشکار کرد.

دیگر تحمل دیدن این روزها را نداشتم که دست به خودکشی زدم اما خوشبختانه یکی از همسایگانم مرا به مرکز درمانی رساند و نجات یافتم.  امروز تصمیم گرفته ام از او طلاق بگیرم .

 
آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 202 تاريخ : چهارشنبه 16 تير 1395 ساعت: 2:38

 

تبدیل خاک به طلا

وقتی در مدارس ،جلساتی پیرامون مباحث تربیتی ،برگزار می کنیم،بعضی از والدین می گویند:

 

قبلا فکر می کردیم ،فرزندمان ناسازگار ولجباز است،اما بعد از شرکت در این جلسات فهمیدیم مشکلات رفتاری او از نا آگاهی خودمان بوده  وآن ها هیچ مشکلی نداشته اند.

 

وقتی جوانی را می بینی که تمام هنرش دود کردن سیگار است،درمقابل با نوجوانی مواجه می شوی که حافظ قرآن است،هردوناشی از محیطی است که در آن رشد یافته اند.

 

می توان انسانی را چنان پرورش داد که آزاری به مورچه ای نرساند وبه عکس می توان چنان سنگدل نمود که از سربریدن وجنایت لذت ببرد.

 

حضرت علی علیه السلام به برادرش عقیل فرمود :همسری برایم پیدا کن که فرزند شجاع به دنیا بیاورد.

 

او فاطمه ام البنین (س) را برگزید که فرزند باشرافتش حضرت عباس علیه السلام 34 سال بعد از تولد با رفتاری زیبا وحماسه ای بی نظیر در کربلا شجاعت وعشق را معنا کرد.

 

کتاب از جوانه تاجوانی نوشته استاد عباس علی پورص5

  

 

 

 

ان شاء الله بتوانیم فرزندانی شایسته ولایق تربیت کنیم.

آموزش خانواده...
ما را در سایت آموزش خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی amkha بازدید : 191 تاريخ : شنبه 12 تير 1395 ساعت: 15:52